احیا

وَلْتَکُنْ مِنْکُمْ أُمَّةٌ یَدْعُونَ إِلَى الْخَیْرِ وَ یَأْمُرُونَ بِالْمَعْرُوفِ وَ یَنْهَوْنَ عَنِ الْمُنْکَرِ وَ أُولئکَ هُمُ الْمُفْلِحُونَ

احیا

وَلْتَکُنْ مِنْکُمْ أُمَّةٌ یَدْعُونَ إِلَى الْخَیْرِ وَ یَأْمُرُونَ بِالْمَعْرُوفِ وَ یَنْهَوْنَ عَنِ الْمُنْکَرِ وَ أُولئکَ هُمُ الْمُفْلِحُونَ

گونه های درست و نادرست در مواجهه با مسئله "پوشش"

احیا | شنبه, ۱۸ بهمن ۱۳۹۳، ۰۳:۳۰ ب.ظ | ۰ نظر

امیر حسین ترکش دوز

  حکم "حجاب" یا به تعبیر بهتر"حکم  شرعی پوشش بانوان "، حکمی "ویژه"  است ." ویژه بودنِ "این حکم  ،به جهت ارتباطی است که (دست کم)  در واقعیت اجتماعی -  فرهنگیِ بالفعل ، با مجموعه ای از دیگر" تعهد" ها دارد.شاید از همین رو است که از بین صدها حکم شرعی ،  حساسیتی که در مقیاس اجتماعی بِدین حکم بوده است  ، متوجه کمتر حکمی شده است . همگی از اهمیتِ کانونی" نماز" درمیان احکام اسلامی آگاهیم ؛ اما تا کنون درباره  شکل گیری یک جنبش سیاسی، اجتماعی یا  فرهنگیِ" ضدِّ نماز "چیزی نشنیده ایم؛ حال آنکه حکم شرعی پوشش ،ماحرائی متفاوت داشته است . هم در جنبش مُدرنیستیِ اوائل قرن بیست در ایران و برخی دیگر از کشورهای اسلامی و هم در جنبش به اصطلاح  نوگرائی که در حال حاضر ، در داخل و خارج  از کشور با گرایشهای مختلف مشغول فعالیت است ،  "حجاب" ،  آماجی کلیدی و دست اول  است . آنچه این حکم شرعی حجاب را" ویژه" ساخته است ،ابعادِ جامعه شناختی و روانشناختی آن درزندگیِ واقعی انسان  امروزی است . گو اینکه علاوه بر این ابعاد، پوشش شرعی بانوان ،امروزه روز ،شأن نُمادینی هم  یافته است : اگر سابقه تاریخی یکی دو دهه پیش از پیروزی انقلاب را در نظر آوریم ، می توان ججاب را - با فاصله گیری از برداشت آباء و اجدادی از این حکم و با بهره گیریِ همراه با انتقاد از دستاوردِ اندیشمندان و کوشندگان نهضت اسلامی در دهه های چهل و پنجاه - نُمادی دانست  برای نگرشی خاص به دین که "تغییر" (یا به عبارت بهتر، تهذیب و تعالی  ) را در ریشه ای ترین(یا رادیکالترین )، گسترده ترین، جامعترین و سنجیده ترین  شکلِ ممکن تعقیب می کند  . "نگرش تعالی خواه به دین" در تقابل با "دین فرهنگی" است . "دین فرهنگی"، عنوان مشترکی است برای مجموعه ای ازتلقی های گاه متخالف  از دین،  که دین  را در ترازِ عرفهای گونه گونِ  قدیم وجدید و یا در دل" روابط مستقر قدرت" درمقیاس ملی یا جهانی ، بازسازی می کند . این طیف از نگرشها  عملا" دین را در "نظمهایِ افول یابنده  زندگی انسان" ، منحل می سازند .

"حد شرعی  پوشش بانوان" را در ضمنِ  یک" ایدئولوژی مترقی و آزادی بخش" باید طرح کرد. طرح"حد شرعی پوشش"  به صورت حزء نگرانه و خارج از دائره ایدئولوژیِ  مزبور،  نه تنها بیفایده است بلکه   آسیبزا  هم خواهد بود  .علاوه بر این، طرح شرعی پوششِ شرعی  و اصرار برآن باید با  "نقدی  سِه جانبه "،  همراه باشد  . این نقد ، نقدی است  تؤامان، از رویکردهای سنتی ،حکومتی و متجدد به حجاب .  رویکردِ متجدد ، رویکردی است که از حجابِ تَبرُّجی  ومُدِ روز  و از کمرنگ کردن حریمهایِ اصولی میان زن و مرد  آغاز شده   و تا نفی حجاب ادامه پیدا می کند . رویکرد سنتی به حجاب ، رویکردی است که از  تلقی زن به مثابه" شهروند درجه دو" شروع می شود و تا اشکال  بازسازی شده " پرده نشینی" و "راندنِ زنان از مَدینه به منزل" تداوم می یابد .از جانب سوم هم ، رویکرد حکومتی به حجاب  را پیش رو داریم که  از سالهای 67-68 به بعد در تبلیغات و عملکرد  "برخی نهادهای رسمی و گروه ها و شخصیتهای مرتبط ،رشد و گسترش پیدا کرده است ؛ گو اینکه پیش زمینه  این رویکرد را در سالهای قبل مقطع مزبور هم می توان دید .برخی  از آشکارترین جلوه های  رویکرد  حکومتی به پوششِ اسلامی همان فهم و معنائی است  که تا کنون از صداو سیمایِ جمهوری اسلامی  و دیگر تریبونهای رسمی به صورت یک طرفه به جامعه القا شده است .  این رویکرد ، ملغمه ای است ناپایدار و احیانا" پُرتَنش  از سنت ، تجدد و پیشواسالاری.   اگر رویکرد متجدد در دل" روابط مستقر قدرت در مقیاس حهانی" کارکرد و معنا یافته است ، رویکرد حکومتی به حجاب در دل "روابط مستقر قدرت در داخل کشور" معنا و کار-ویژه ، پیدا می کند.

 با عنایت به  شرایط لازم برای طرح درست مسئله  (یعنی طرح مسئله پوشش شرعی در  ضمن یک ایدئولوژی مترقی و   آزادیبخش و لزوم همراه بودن آن با نقدی سه جانبه)  است که ، طرز برخورد برخی مدیران یا فعالین سیاسی و فرهنگیِ نظام همچون آقایان محمد رضا زائری یا دکتر علی مطهری با مسئله حجاب را نمی توان مطلوب ارزیابی کرد . انکار نمی کنیم که  سوابق ، ویژگیها  و  دیدگاهِ  این دو شخصیت  از یکدیگر متفاوت است .  خط مشی این دو شخصیت محترم که در سالهای گذشته در بدنه سیاسی یا فرهنگی نظام ، مناصبی را عهده دار بوده اند  و نیز  دیگرانی که  هم چون ایشان  از میان فعالین و مدیران نظام جمهوری اسلامی  - در سالهای اخیر- سخنی بالنسبه متفاوت یا پُر واکنش در باره حجاب گفته اند ،به رغم تفاوهای فیمابین نَه در مقام ایدئولوژی و  نَه به خصوص در سطح  استراتژی  آنچنان که باید و شاید ازسه رویکرد پیش گفته ،مستقل نیست؛ علاوه بر اینکه سخنشان در باره حجاب در دلِ یک کُلِّ  ریشه نگر ،مسئولیت آفرین و راهنمای عمل قرار ندارد

در دهه های چهل و پنجاه شمسی، در  حرکت نوین اسلامی در میهن ما  ،نگاهی نو به مسئله زن متولد شد و تکامل یافت.  رسالت ما پالایشِ این حرکت و مساعدت به روند تکاملیِ آن است . جریانهای سنت گرا از اساس با این حرکت ،"مشکل" داشته اند و دارند .  جریانهای موسوم به روشنفکر و نوگرا  نیز ، در حال حاضر،  عملا"" جریان روبه تکامل آن دو دهه" را رها کرده اند و به الگویِ" آزاد- زنانِ عصر پهلوی" نزدیک شده اند .

در چالش با "تجدد" باید روجهه نظر  و طرز عملی  مستقل از هر دو رویکرد" سنتی" و "حکومتی "  و خُرده گرایشهای درونی این دو رویکرد ، اختیار کنیم .

  • ۹۳/۱۱/۱۸
  • احیا

نظرات  (۰)

هیچ نظری هنوز ثبت نشده است

ارسال نظر

ارسال نظر آزاد است، اما اگر قبلا در بیان ثبت نام کرده اید می توانید ابتدا وارد شوید.
شما میتوانید از این تگهای html استفاده کنید:
<b> یا <strong>، <em> یا <i>، <u>، <strike> یا <s>، <sup>، <sub>، <blockquote>، <code>، <pre>، <hr>، <br>، <p>، <a href="" title="">، <span style="">، <div align="">
تجدید کد امنیتی