رزان مویه می کند
رَزان - دختر کوچولوی نابینای اهل غزه - می گرید و از حال و روز خود می گوید؛ از بمبارانهای پی در پی، از بیخوابی شبها، از تنهایی و غم فقدان عزیزان.....حال و روز او حال و روز هزاران کودک مانند او است که از اکتبر 2024 به این سو در کشتارگاهی به نام غزه سلاخی شده اند یا بی پناه و سرگردان در میان ویرانیها رها شده اند. جهانیان یر این سلاخی خندیده اند یا سکوت کرده اند یا اگر فریادی زده اند فریادشان مابه ازاء عینی و مؤثر نداشته است. در همین موج احیر حملات، ده ها کودک دیگر به خاک و خون کشیده شدند. بدنهای خونین کودکان، دست و پاهای قطع شده و یدنهای بی سَر از زیر آوار بیرون آورده می شوند و به دست پدران و مادرانشان - اگر پدر و مادری مانده باشد- داده می شوند. گاه پدری یا مادر و برادر و خواهری، خود در ساحتمانهای تخریب شده جستجو می کند تا نهایتا تکه ای از بدن عزیزان خود را از زیر آوار بیرون بکشد.
مدعیان رنگارنگ کرامت انسانی و حفوف بشر یا آنها که از انقلابیگری و مقاومت سخن می گویند یا آنها که در طرفین تقابل سنت و مدرنیته یا سوسیالیسم و لیبرالیسم علیه یکدیگر صف بسته اند و گروه هایی که پرچم دین یا عبور از دیانت و نیل به انسانیت و وحدت جامعه انسانی{!} را بلند کرده اند غالباً فارغ از فاجعه به کسب و کار و زندگی معمول خود مشغولند. بسیاری از ایشان برای رفع تکلیف یا موحه نمودن و آسوده سازیِ وجدان معذبِ خویش یا به هر علت دیگری، گهگاه یادی هم از فلسطین می کنند! اما این سنخ یادکردنها چه فایده ای دارد؟
- ۰۴/۰۱/۱۴