احیا

وَلْتَکُنْ مِنْکُمْ أُمَّةٌ یَدْعُونَ إِلَى الْخَیْرِ وَ یَأْمُرُونَ بِالْمَعْرُوفِ وَ یَنْهَوْنَ عَنِ الْمُنْکَرِ وَ أُولئکَ هُمُ الْمُفْلِحُونَ

احیا

وَلْتَکُنْ مِنْکُمْ أُمَّةٌ یَدْعُونَ إِلَى الْخَیْرِ وَ یَأْمُرُونَ بِالْمَعْرُوفِ وَ یَنْهَوْنَ عَنِ الْمُنْکَرِ وَ أُولئکَ هُمُ الْمُفْلِحُونَ

توضیح :در واپسین بخش از نوشته دو قسمتی زیر به بررسی انتقادی گروه احمدی نژاد و خطمشی او پرداخته ایم .در قسمت اول به برخورد غیر اخلاقی یکی از مدیران دولت او با مندرجات "احیا "اشاره شده است  . متاسفانه مشابه این برخورد در ماه های اخیر نیز ادامه داشته است : در پاییز 97   یکی از کانالهای تلگرامی هوادار احمدی نژاد مقاله  ما باعنوان " استضعاف و رابطه قدرت" را بدون ذکر منبع و بدون اطلاع و رضایت نویسنده بازنشر کرد .این در حالی است که" احیا " به صراحت  از مخاطبان خود خواسته است برای اجتناب از سو استفاده سیاسی مندرجات سایت را به هیچ صورت باز نشر نکنند.

نوشته دو قسمتی زیر گرچه در اردیبهشت 96 نوشته شد اما هردو قسمت آن همچنان موضوعیت دارد . همچنین یادآوری این دو نکته هم خالی از فایده نیست  که :

1- مرزبندی ما با کلیت طیف سیاسی غالب است . این مرزبندی هم با اعتدالی و احمدی نژادی  است و هم با عدالتخواه و اصولگرا وغیره. 

2-آسیب زایی خط مشی  احمدی نژاد و مشایی را امری "جدید" نمی دانیم ؛ بلکه معتقدیم قدمت این آسیب زایی  به سالهای نخست بعد از انقلاب می رسد.تفصیل این مدعا در مندرجات پیشین احیا آمده است ./ امیرحسین ترکش دوز 9بهمن 97

****************

 بسم الله الرحمن الرحیم

اخیرا یکی از مدیران دولت احمدی نژاد و از مروجین فعلی او  ، بخشهائی از مندرجات «احیا » را -که  از چند سال قبل تا همین اواخر نوشته و منتشر شده - (در موارد متعدد ) در کانالِ تلگرامِ خود بازنشر -یا بهتر بگوئیم -کپی برداری کرده است   . مشار الیه در یکی از موارد ، بخشی  از  مقاله « اعراض مجاهدانه از ظلم و ظالم "را  با تغییر تیتر ،حذف نام نویسنده و بدون ذکر منبع با عنوان «پرهیز مجاهدانه در منازعه بنی امیه و بنی عباس» در همان کانال منتشر ساخته و در توئیتر ِخود به آن ارجاع داده است !!  برخی سایتها هم آنرا بازنشر کرده  و نوشته اند:""آخرین موضع گیریِ هواداران احمدی نژاد برای شرکت انتخابات: در منازعه بنی امیه و بنی عباس وارد نمی شویم" !!!   

دیگر موارد از این کپی برداریها - وتصرفها ! -که در کانالِ فرد یادشده منتشر شده به شرح زیر است :

-از مقاله "دوگرایش" با عنوان "از دو قطبی های کاذب تا دو قطبی واقعی" با حذف نام نویسنده و سایت

-از مقاله "انقلاب زدگی..." با عنوان "تأملاتی درباب پدیده انقلاب نمائی محافظه کار "  با حذف نام نویستده و سایت

-از مقاله "دفاع مقدس و اصالتهائی که به حاشیه رانده شد" با عنوان "اطاعت معقول درسهائی از چالش شهید کاظم نجفی رستگار ...." با حذف نام نویسنده و سایت "

-از مقاله "فرهاد صفا وضعیت دشوار او ودرسهائی برای ما " با عنوان "درضرورت پرهیز از پیشبرد حق در متن باطل" بازهم با حذف نام نویسنده و سایت

-از مقاله "روز جهانی مستضعفین ...." با عنوان "انتخابات آزاد و حکومت انتخابی پایه انتظار مهدوی "  با حذف نام نویسنده و سایت  و حذف بخش انتقادی به احمدی نژاد و مشائی !!!

-از  مقاله "استضعاف و رابطه قدرت " با عنوان " نگاهی نو به مفهوم استضعاف"!!!  با حذف نام نویسنده و سایت

-از مقاله "نهاد شاهی ..." با  عنوان "ضدیت با استبداد نقشه راه تداوم نهضت امام خمینی " بازهم با حذف نام نویسنده و سایت

و غیره .... 

شایان ذکر است که رفتار ناجوانمردانه مشار الیه با مندرجات «احیا » ،مسبوق به سابقه است و به  حدود سالهای 87- 88 برمی گردد که در روزنامه های« کیهان» و «ایران» مدیریت داشت یا منشأ اثر بود .

مخاطبان محترم در صورتیکه علاقه مند به مطالعه  نگاشته های  احیا باشند آنها را در آدرس nehzatehya.blog.ir ببیننند - توضیح بیشتر  را در  مطلبی با عنوان " چنددرخواست و تذکر "در احیا  آورده ایم  ؛ با این نشانی :

درباره/nehzatehya.blog.ir /page

پیش از نیز به صورتهای مختلف گفته ایم   که حتی اگر - برفرض ، ضوابطِ  نقلِ مطلب  به صورت متعارف  رعایت شود ،  به هیچ وجه راضی به حضور مندرجاتِ احیا در بافتارهایِ نامطلوب نیستیم ؛گو اینکه در زمینه  مورد بحث ،حتی ضوابط حداقلی و معمول هم رعایت نشده است .

**********

با تأسف باید گفت که اینروزها ، سیاست ورزی  و بحث سیاسی در جامعه ما  سخت به ابتذال گرائیده  است.  یکی از جلوه های  این ابتذال را در  مرکزیت پیدا کردنِ بحث از اشخاص ، آنهم به صورتی نامنضبط  می توان دید   .درست است که سخن گفتن از اشخاص و خصوصیات ایشان را -در صورتیکه به صورت منضبط سامان داده شود -نمی توان  از سخنِ سیاسی به طور کلی خارج کرد ، اما آنچه  در این زمینه ،علی الاصول باید در کانونِ توجه قرار گیرد بحث از  «افکار» ، «خط مشی ها»  و «طرز تعامل در عرصه عمومی» است .

اگر بحث از اشخاص  و  اهداف و انگیزه های ایشان را کنار گذاریم   و اگر مقصودمان از "تکامل"،  "بهبود(آنهم در مقام عمل و به نحو موثر ) "باشد ، به صراحت باید گفت که از  گروه هائی همچون گروه احمدی نژاد -مشائی نه تنها نمیتوان انتظار تحولِ جامعه ایرانی در سمت و سوئی قابل قبول را داشت ، بلکه خط مشی و گفتار عمومی ایشان، دقیقاً در تقابل با هر خط مشیِ " تکاملخواهی" است .

در دورِ پیشینِ  انتخابات ریاست جمهوری  درسال 92 در همین« احیا» اعلام شد که از هیچ کاندیدائی حمایت نمی کنیم  . این دوره نیز از هیچ یک از کاندیداها حمایت نکرده ایم و نخواهیم کرد ؛ نه به این معنا که  این "عدم حمایت" خود یک  واکنش یا موضعِ انتخاباتی -به معنای متعارفِ کلمه - باشد، بلکه بدین جهت که  اساساً دغدغه و مسأله  اصلی ما انتخاباتِ پیش رو و رخدادهائی از این قبیل نیست .  مسئله مزبور ،حاصل یک «تحلیل» است و نه صرف تأثیر پذیری ازشرایطِ گذرایِ بیرونی .با این وصف  هیچ یک از مقالات و یا یادداشتهای «احیا» ناظر به خصوصِ انتخابات پیش رو نبوده و نیست  ؛ مگر اینکه این «ارتباط » در خودِ نوشته  تصریح شودپوشیده نیست که دیدگاهِ  ما به لحاظ مبنائی ،متفاوت از دیدگاه جناحهایِ سیاسی موجود  و کاندیداهایِ ایشان اعم از تأیید صلاحیت شده ، رد صلاحیت شده و انصرافی است .

رخدادهای اخیر  سیاسی  در میهن ما میتواند  از جنبه های مختلف برای کسانی که نسبت به طیف سیاسی غالب و انشعابهای آن ذهنیت درستی نداشتند مایه اعتبار باشد. از جمله اینکه ماهیت بسیاری  از «تحولخواهیِ  ها در جناح موسوم به راست » و «راه سوم سازی های ادعائی » را آشکار کند . در مورد گروه احمدی نژاد - مشائی ، توجه به دو نکته سودمند است :نخست نسبت این گروه با ساختار مستقر قدرت  و دیگری  ، معیارهایی  که باید برای ارزیابی آن مورد توجه قرار گیرد  .در مورد نخست ،این نکته گفتنی است که گروه احمدی نژاد از قدرت اِعراض نکرد بلکه  همانها که پیش از این برای ایشان راه گشوده بودند ،  ورودشان  را به سطحی از هرم قدرت مانع شدند . و اِلاّ  ایشان  عزمِ خود  را جزم کرده بودند  تا یکی از بالاترین سطوح قدرت  را در دل همین ساختار موجود باردیگر از آن خود کنند  برای آنکه نسبت گروه احمدینژاد - مشائی را با روابط بالفعل و مستقر قدرت و با گفتمان مسلط مشخص کنیم توجه به نکاتی چند ، راهگشا است .از جمله اینکه : صِرفِ  تغییر طلبی درساختار حقوقی قدرت  به معنای مطالبه تغییر  ماهوی در  روابط حقیقی قدرت نیست .  و دوم اینکه صِرفِ سخن گفتن از« تحول  در ساختار» آنها را از ذیل  گفتمان مسلط و از ذیل روایت مسلط ازانقلاب ، خارج نمی کند  - با این توضیح ضروری که  مقصود من از  روابطِ  حقیقیِ قدرت ،نظام سیاسی نیست.

احمدی نژاد  و  مرکزیت گروه او در سالها و بلکه  در چند دهه گذشته شهرواندن عادی  نبوده اند .آنها هشت سال در بالاترین سطوح  از هرمِ قدرت مسئولیت داشته اند.   برخی از ایشان در حساسترین دهه های بعد از انقلاب در اصلیترین کانونهای قدرت نقش آفرینی کرده اند و به عنوان صاحب قدرت ، کارنامه دارند .این  کارنامه را با این قبیل سخنان نمی توان  توجیه کرد که منابع دیگر قدرت نگذاشتند  یا یاران  ناهمراهی  و زیر دستان نافرمانی کردند  .  اگر  این قبیل  توجیهات  قابل قبول باشد -که نیست - هر قِسم فرمانروائی و مدیریت و تصدی گری را می توان توجیه کرد  و  زیر بار مسئولیت نرفت  . مدیر یک سازمان  ، مسئول کارهای نادرستی است که در سازمان زیر نظر او می شود و نیز مسئول کارهای درستی که باید انجام شود و نمی شود .  برای آن موانعِ ادعائی  هم -در صورتی  که واقعیت داشته باشد- راه حل منطقیِ کنترل پذیر و قابل بررسی در همان زمان وقوع وجود دارد  . البته این سؤال هم پرسیدنی است که آیا گروه مزبور در آغازِ کارِ خود در 84 و 88 از  کَمّ و کیفِ ساختار اِعمالِ قدرت در ایران بی اطلاع بوده است؟

در عوضِ مبنا قرار دادن ادعای «ستیز با الیگارشی»  برای قضاوت در مورد  این گروه ، باید به «منطق فعالیتهای آن در حوزه عمومی» توجه کرد ؛ یعنی به اینکه آیا  منطق مزبور « الیگارشی زا» هست یا نه و مهمتر اینکه به جای الیگارشیِ ادعائی چه می نشانند . گو اینکه  خودِ ادعای  ستیز با الیگارشی و اشرافیت از سوی ایشان  محل مناقشه است.  اشرافیت فقط یک شکل ندارد و اشرافیت و الیگارشی هم تنها آفاتِ یک جامعه نیستند .

اما در موردِ دوم ؛ توجه به این تکته اکیداً لازم است که  صِرفِ - توجه شود صِرفِ - بودن یا نبودن در ساختار قدرت  برای کسی ایجاد فضیلت و حقانیت نمی کند - بگذریم از آنکه با توجه به آنچه پیش از این گفته شد  ،گروه احمدی نژاد - مشائی را  همچنان  باید در ضمنِ روابط مستقر قدرت و در حاشیه گفتمان مسلط  تحلیل کرد .  بررسی درست و نادرست گفته های ایشان  و نسبتِ شیوه های گروهِ مزبور با موازین اخلاقی ، انسانی و اسلامی  - و  همین نحو برخوردهای رسانه ایِ معمولشان در سالهای اخیر  - به خوبی می تواند ما را -  مستقل از قضاوت درباره اشخاص و خصوصیاتشان - به قضاوتی منفی درباره کارکردِ سیاسی اجتماعی فرهنگیِ گروه احمدی نژاد -مشائی برساند.  

با این حال، خطا است اگر دائره توجه را محدود به گروه مورد بحث کنیم .بلکه  باید  زمینه های نامطلوب و سلسله عللی را چاره  کرد که  موجب  شکل گیری و برآمدن گروه احمدی نژاد - مشائی و گروه های  مشابه می شوند.  چاره کردنِ این زمینه ها، مستلزم ِنگاهی جامع  و فراجناحی و پرهیز  از یکسو نگری است .

و بالاخره سخن آخر اینکه :در مورد هر دو انتخابات ِ آینده -یعنی ریاست جمهوری دوازدهم و شوراها - هرکس باید عقل خود را  شخصاً حاکم کند و به تصمیم مقتضی برسد. منتها این تصمیمِ موردی هرچه که باشد ،نباید « بایدها و نبایدهای کلان و غیر موردی»  را به حاشیه ذهن براند.  / احیا - امیرحسین ترکش دوز

  • ۹۶/۰۲/۲۵
  • احیا

نظرات  (۰)

هیچ نظری هنوز ثبت نشده است

ارسال نظر

ارسال نظر آزاد است، اما اگر قبلا در بیان ثبت نام کرده اید می توانید ابتدا وارد شوید.
شما میتوانید از این تگهای html استفاده کنید:
<b> یا <strong>، <em> یا <i>، <u>، <strike> یا <s>، <sup>، <sub>، <blockquote>، <code>، <pre>، <hr>، <br>، <p>، <a href="" title="">، <span style="">، <div align="">
تجدید کد امنیتی