خداپرستان سوسیالیست؛ اندیشه ها و نخستین چالشها
جریانی که طی دو دهه اخیر با کمک برخی دستگاه های رسمی - و با بهره گیری از بیت المال - با عنوان عدالتخواه سازماندهی شد، متأسفانه اکنون و در گذر زمان، ماهیتِ آسیبمند خود را بیش از پیش آشکار ساخته است. پُرپیدا است که حساب این جریان و دیگر گروه های سازماندهی شده مشابه را از سنت اصیل عدالت طلبی باید متمایز ساخت. یکی از بهترین راهها برای آشکار سازی این تمایز، بازخوانی تاریخ عدالت طلبی و هر کونه گفتاری درباره عدالت به شیوۀ انتقادی است. برای این بازخوانی نقطه عزیمتهای مختلفی را می توان اختیار کرد. نهضت خداپرستان سوسیالیست گرچه نخستین جنبشی نیست که در میهن ما از عدالت سخن گفت اما اوصاف خاص آن و ارتباط آن اوصاف با مسائل روز آنچنان است که به شناخت آن اولویتی نسبی می بخشد.
نهضت خداپرستان سوسیالیست برنامه خود را در چالش با استعمار و استبداد تعریف کرده بود و در مقام عمل با در نظر داشتن این دو چالش، عملکرد حزب توده و حزب برادران را مورد انتقاد قرار می داد.
هر گونه تحرک سیاسی با عنوان عدالت - امروز بیش از دیروز - در معرض اندیشه های مشکل زا در حوزه خداشناسی و آزادی پژوهی است. مواجهه عالمانه با این اندیشه ها تنها با تعمیق مکتبی و ژرف اندیشی در باره آزادی ممکن است. بدون عمق فلسفی و دینی و بدون آزادیخواهی ژرفانگر از عدالت هم نمی توان سخن گفت.
***
متأسفانه شرایط لازم برای فعالیت احیا به صورت عادی فراهم نیست. دوستانی که پیش از این مخاطب مطالب ارسالی احیا بوده اند، می توانند - در صورت تمایل - با مسئول همین وبلاگ تماس بگیرند و این مقاله را از طریق ای میل دریافت کنند. نویسنده مقاله امیرحسین ترکش دوز است./
- ۰۴/۰۳/۰۹