ایران پیش از اسلام را با کدام نامها و نمادها بشناسیم؟ شاهپور؟ مزدک؟ یا حکیمان موحد؟
امیرحسین ترکش دوز
سحن گفتن از «تداوم تمدن ایرانی» بدون تفصیل و تدقیق و بدون نقد روایتها گِرهی از کار ایرانیان نمی گشاید، هرگونه کلیشه پردازی در این زمینه و ارائه گفتارهای شعاری و عامه پسند در این زمینه، نه تنها گِره گشا نیست بلکه نسبتِ عالمانه و متعالیِ ما با ایران باستان را مخدوش می کند.
ایران پیش از اسلام موجودی بسیط و همگن نیست. در مورد ایران پس از اسلام هم همین سخن را می توان گفت. تاریخ هیچ ملت و امتی تک صدایی نیست؛ بسته به مبنا و روشی که پژوهنده اختیار می کند، می تواند - بدون گرفتار شدن به نسبی گرایی - از تاریخ پیامی خاص دریافت کند. تاریخ هر ملت و قومی یک آمیزه است؛ ما در مقام سیاستگذاری و راهیابی برای امروز و فردای خود، ناگزیر از انتخاب عنصر یا عناصری از این آمیزه ایم.
تردیدی نیست که تاریخ را نباید سانسور کرد. زشت و زیبا، همه اجزاءِ تشکیل دهندۀ تاریخند اما بسته به اینکه مسئله و دغدغۀ ما چه باشد، در روایت تاریخیِ خود، عناصری را پُر رنگ می کنیم و در مقام توصیه، آن عناصر را پیشِ روُیِ مخاطب قرار می دهیم. اگر در تاریخ معاصر ایران جماعتی سراغ کوروش و داریوش و شاهپور رفته اند، اگر جماعتی دربارۀ مزدک و نهضتهای عدالت طلبانۀ قبل یا بعد از اسلام سخن گفته اند، اگر برخی کوشیده اند مستقل از تاریخ شاهان و بزرگان، تاریخ عامۀ مردم و تاریخ اجتماعی ایرانیانِ قبل از اسلام را بنویسند و اگر قرنها قبل، سهروردی از حکیمان توحیدیِ پیش از اسلام یاد می کند که نه زرتشتی بودند و نه مانوی و می کوشد میراث آنها را در پرتو نور پیامبر خاتم بازپردازش کند، تفاوت همۀ اینها را باید درسطح دغدغه ها و مسئله های پیشینی دید.
- ۰۴/۰۸/۲۱