احیا

وَلْتَکُنْ مِنْکُمْ أُمَّةٌ یَدْعُونَ إِلَى الْخَیْرِ وَ یَأْمُرُونَ بِالْمَعْرُوفِ وَ یَنْهَوْنَ عَنِ الْمُنْکَرِ وَ أُولئکَ هُمُ الْمُفْلِحُونَ

احیا

وَلْتَکُنْ مِنْکُمْ أُمَّةٌ یَدْعُونَ إِلَى الْخَیْرِ وَ یَأْمُرُونَ بِالْمَعْرُوفِ وَ یَنْهَوْنَ عَنِ الْمُنْکَرِ وَ أُولئکَ هُمُ الْمُفْلِحُونَ

چالش با سرمایه داری از زاویۀ « راست» - نمونه فاشیسم

احیا | چهارشنبه, ۱۷ ارديبهشت ۱۳۹۹، ۰۸:۳۷ ب.ظ | ۰ نظر

امیر حسین ترکش دوز

مرحوم شریعتی در فرازی از جلد سوم درس گفتارهای اسلام شناسی در حسینیه ارشاد به ارزیابیِ نسبتِ فاشیسم با سرمایه داری پرداخته است.یادآوری ِسخن ِمجمل - اما مهم او - شابد محرکی باشد برای اندیشیدن به این پرسش که  خاستگاه ،دلالتها و پیامدهای ِگفتار ضد سرمایه داری ِفاشیستها- و به طورکلی گفتار به ظاهر ضد سرمایه داریِ جریانهای راست گرا - چیست ؟  تأکید بر اهمیتِ این پرسش مستلزم این باور نیست که خصوصیات جنبش فاشیستی در شرایط زمانی و مکانی مختلف بی هیچ تغییری تکرار می شوند. یا  مستلزم این اعتقاد نیست که هر گونه ضدیت با سرمایه داری  که از موضع راست گرا ، گذشته گرا و غیر تکاملی صورت پذیرد ، فاشیستی است. فاشیسم ، در شکل کلاسیکش هم اَشکالِ مختلفی دارد  و بازتولیدِ عناصری از آن در قالب هویتهایِ معرفتی _ سیاسیِ متفاوت به معنای تکرارِ تمامیّت آن نیست . سخن مرحوم شریعتی را  - که در فراز بعد ملاحظه خواهید کرد -  باید از منظری اعم از نمونۀ خاصِ فاشیسم قرائت کرد .  در این صورت سخن وی ناظر به یک سنخ چالش نامطلوب با سرمایه داری است. چالشی که  خود، نتیجۀ سرمایه داری است و عاقبتش هم سپر انداختن در مقابل همان دشمنی است که با آن مخالفت می کند . اگر بخواهیم چالشِ مزبور را با اصطلاحاتِ جهانی چپ و راست   بیان کنیم می توانیم  آنرا یک سنخ «سرمایه داری ستیزی» بدانیم که از موضعِ چپ یا با ظاهرِ چپ صورت می گیرد اما مبدأَش راستگرائی است و عاقبت هم به همان مبدأ راستگرا  و کاپیتالیستی خواهد رسید. چالشِ فاشیستی با سرمایه داری تنها یک مصداق از این «سرمایه داری ستیزیِ راستگرا »  است گو اینکه  «تنها» مصداق نیست .اقتدارگراییِ  - به ظاهر - توسعه خواه»  نیز که از پهلوی اول بدین سو در بین جریانهای مختلف طرفدار داشته است  ولو آنکه در مقام شعار و تبلیغات ، جلوه هایی از سرمایه داری را زیر سؤال بَرَد اما نهایتاً بُن مایه آسیب زای کاپیتالیسم را بازتولید می کند.  در سخنِ شریعتی  مفهوم «عُقده» هم مفهوم ِمهمی است و این پرسش را به ذهن خطور می دهد که چالش با سرمایه داری را باید از موضع عقده سامان داد با از موضع عقیده ؟ آیا به هر طریق و با هر ابزاری بایددر جامعه شور ایجاد کرد  یا باید بر گستره و ژرفایِ شعورمَندی افزود؟  البته در شرایط واقعی ما با با آمیزه های مختلف  از عقیده و عقده مواجهیم. در این صورت همواره باید به ذهن و ضمیر خود رجوع کنیم و بکوشیم آثار عقده را از عقیده خود و  ازعقیده دیگران - با تعلیم و تربیت-  بزدائیم.   بجا است اگر در این زمینه  نیایشِ مشهورِ مرحوم شریعتی را به یاد آوریم وبر ظرایفِ آن تأمل کنیم که : خدایا! "عقیدۀمرا از دستِ "عقده‌ام" مصون بدار. فراز مورد نظر از گفتار شریعتی را در ادامه این یادداشت ملاحظه خواهید کرد :

 

متنِ سخنِ مرحوم شریعتی:

"فاشیسم - در نهضتهای حادّش - برای اینکه آن لمپن ها ، آن طبقه محروم و آن عقده دارها را به خودش بکشاند و حتی نیروی چپ ، نیرویِ چپِ ناخود آگاه و حتی محرومینی را که جهت گیریِ طبقاتی ِروشنی ندارند ، به طرف خودش بکشاند ، اول به عنوان مخالف سرمایه داری حرکت می کند؛ ولی جنسِ کار و جنسِ طبقه و جنسِ اندیشه اقتضاء دارد که بالاخره در کنار همان اندام فاسدی که او ، زالویِ مکنده و طفیلیِ معده اش بوده یعنی سرمایه داری قرار بگیرد .   " (دکترعلی شریعتی ، اسلام شناسی  ارشاد ، جلد 3 ،چاپ چهارم،انتشارات الهام ، تهران ، 1370،ص 326)

  • ۹۹/۰۲/۱۷
  • احیا

نظرات  (۰)

هیچ نظری هنوز ثبت نشده است

ارسال نظر

ارسال نظر آزاد است، اما اگر قبلا در بیان ثبت نام کرده اید می توانید ابتدا وارد شوید.
شما میتوانید از این تگهای html استفاده کنید:
<b> یا <strong>، <em> یا <i>، <u>، <strike> یا <s>، <sup>، <sub>، <blockquote>، <code>، <pre>، <hr>، <br>، <p>، <a href="" title="">، <span style="">، <div align="">
تجدید کد امنیتی